تولد یکساگی و واکسن
توی جشن تولدت هم اصلا اروم نبودی یا غر میزدی یا گریه میکردی بیشتر از صدای فشفشه ها و بمب شادی ترسیده بود ی و مدام توی بغل من بودی و بهمین علت نتونستم درست و حسابی از شما عکس بگیرم
الان شما بسلامتی 9 تا دندون داری و بازهم لثه هات متورمند و در حال جوونه زدن دندان های بعدی
مرتب سرپا میایستی ولی هنوز نمیتونی راه بری از هر چی دم دستت باشه بریا بلند شدن کمک میگیری
کلمه هایی که میگی
بابا.
ماما.
آبه=اب
.دا =یعنی بده یا بگیر.
نه
و چند کلمه دیگر که الان یادم نمیاد
خیلی وابسته شدی به من اصلا نمیتونم برم بیرون یا خرید تا ببینی لباس میپوشم میزنی زیر گریه و دستتو باز میکنی یعنی بیا بغلم کن
و حالا چند تا عکس از تولد کفشدوزکی نانازم








انشاالله 120 سالگیت ناناز مامان
راستی روز مرد رو هم به همسر عزیزم صمیمانه تبریک میگم واقعا در مدت این یک سال بینهایت کمکم کرده و در نگهداری از نازگل خانم به من یاری رسونده
روزت مبارک همسرم
دوستتون دارم

تولدت مبارک 




این بهشت کوچیکو ساختیم تا از لحظه های شاد خاطره های ناب بجا بمونه